تغییرات دمایی در چاه های نفت و تاثیر آن بر روی وضعیت تنش لوله ها
صفحه 12-3
امین اله پیوند؛ محمد فضائلی زاده
چکیده پیشبینی دمای چاه هنگام عملیات درونچاهی و تأثیراتی که بر روی لولهها و وضعیت تنش وارد بر آنها دارد یکی از موارد مهم در طراحی عملیات تکمیل، تولید و تحریک چاههای نفت و گاز میباشد. تغییرات دمایی در طول عمر چاه میتواند باعث تغییر در وضعیت تنشی لولههای درونچاهی مانند لوله تولیدی و لوله جداری شده و مشکلاتی از قبیل جابجایی تاج چاه و یا کمانش (Buckling) لوله را ایجاد کند که هم از لحاظ ایمنی چاه و کارکنان و هم از لحاظ اقتصادی میتواند زیانبار باشد. در این مطالعه عملیات مختلف تکمیل، تولید و تحریک در طول عمر یک چاه مانند راندن رشته تکمیل چاه، شروع تولید، بستن چاه، تزریق اسید و دیگر عملیات رایج در چاههای نفت با ترتیبی کاربردی شبیهسازی شدند. تغییرات دمایی ایجاد شده در طی این عملیات و تأثیر آنها بر روی وضعیت تنش لوله جداری و لوله تولیدی پیشبینی و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تولید درازمدت از چاه بیشترین تغییرات دمایی را در چاه ایجاد میکند. این افزایش دما در عمق 430 فوتی از چاه که همان عمق mud line میباشد به حداکثر مقدار خود رسیده و به دلیل ثابت بودن لوله باعث کمانش آن و ایجاد گشتاور در عمقهای پایین شده است. همچنین به دلیل تغییرات طول لوله با دما و با گذشت زمان، زمان لازم برای رسیدن دمای لوله تولیدی به حالت پایدار جهت انجام آزمونهای فشار بر روی لوله تولیدی حدود چند ماه میباشد و این نکته باید در آنالیز آزمون فشار لوله تولیدی لحاظ شود.
تهیه و مطالعه رفتار فیزیکی و مکانیکی بیونانوکامپوزیتهای پلی لاکتیک اسید تقویت شده با نانوکریستال سلولز و نانو ذرات نقره
صفحه 25-13
سید مهدی میرابوالقاسمی؛ محسن نجفی؛ علیرضا عزیزی؛ مهدی حاجی باقریان
چکیده موضوع تحقیق: امروزه یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران استفاده از ترکیبات زیست تخریب پذیر با خواص مکانیکی و حرارتی بالاست. پلی لاکتیک اسید، پلی استری آلیفاتیک، زیست تخریب پذیر و انعطاف پذیر بوده که دارای ضعفهایی همچون عبورپذیری زیاد در برابر بخار آب و گازها، دمای انتقال شیشهای کم، پایداری گرمایی ضعیف، ترد و شکننده بودن میباشد. یکی از روشهایی که برای بهبود خواص این زیست پلیمر در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از پرکنندهها در مقیاس نانومتری و تولید بیونانوکامپوزیتها میباشد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر حضور همزمان نانوکریستال سلولز و نانونقره بر رفتار مکانیکی، حرارتی و عبورپذیری نسبت به بخار آب فیلمهای بر پایه پلی لاکتیک اسید انجام گردید.
روش تحقیق: فیلمهای پلی لاکتیک اسید و بیونانوکامپوزیتهای آن حاوی مقادیر مختلف نانوکریستال سلولز (۰۱/۰، ۰۳/۰ و ۰۵/۰ گرم) و نانونقره (۰۱/۰ گرم) با استفاده از روش قالبگیری حلال تهیه شدند. برای بهبود سازگاری و قابلیت اختلاطپذیری بیشتر نانوکریستال سلولز با پلی لاکتیک اسید، از واکنش آن با استیک انیدرید استفاده گردید. طیفسنجی FTIR، آزمون کشش، خواص حرارتی (DSC)، آزمون مهاجرت و بررسی خاصیت ضدباکتریایی برای مطالعه ویژگیهای نمونهها مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی عبورپذیری فیلمها، میزان نفوذ پذیری نسبت به بخار آب نمونهها نیز اندازهگیری شد.
نتایج اصلی: با افزودن نانوکریستال سلولز، دمای انتقال شیشهای (Tg) و دمای مذاب (Tm) افزایش نشان دادند. وجود نانوکریستال سلولز موجب افزایش استحکام کششی و مدول الاستیسیته بیونانوکامپوزیت ها نسبت به پلی لاکتیک اسید خالص گردید. با افزودن نانوکریستال سلولز، عبورپذیری تا حدود 25 درصد کاهش یافت. با افزایش میزان نانوکریستال سلولز، میزان تورم و جذب آب نمونهها به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرد. میزان مهاجرت نمونهها نیز پس از افزودن نانوسلولز کاهش یافت.
نقش زئولیت های سلسله مراتبی Y بر عملکرد کاتالیست فرآیند گوگردزدایی هیدروژنی گازوئیل
صفحه 37-27
حمید کرمی؛ محمد کاظمینی؛ سعید سلطانعلی؛ مهدی رشیدزاده
چکیده موضوع تحقیق:گوگردزدایی هیدروژنی یکی از روشهای مؤثر برای حذف ترکیبات گوگردی از برشهای نفتی و ارتقاء کیفیت سوخت میباشد. یکی از چالشهای عمده در این فرآیند دستیابی به پایه کاتالیست مناسب میباشد که بهترین عملکرد را داشته باشد. در این میان پایههای اصلاحشده با زئولیت به دلیل قوی بودن سایتهای اسیدی، مساحت سطح ویژه و ثبات هیدروترمال و شیمیایی بالا توجه زیادی را به خود اختصاص دادهاند؛ اما اسیدیته و حجم مزوحفرات زئولیتها نیازمند اصلاح است.
روش تحقیق: در این پژوهش ابتدا زئولیت سلسله مراتبی Y با بهکارگیری روش پسا-سنتز (آلومینیوم زدایی) و با استفاده از فرم آمونیومی زئولیت و محلول NH4F (75/0 مولار) در دمای ºC90 به مدت 3 ساعت تحت شرایط رفلاکس تهیه شد. خصوصیات فیزیکی- شیمیایی زئولیت با آنالیزهای BET, FESEM, FTIR AAS, XRD بررسی شد. زئولیتهای اصلاحشده در سنتز پایه کاتالیست فرآیند HDS بکار گرفته شد. سولفیداسیون و ارزیابی عملکرد کاتالیستهای تهیهشده در سیستم میکرو-راکتوری با خوراک گازوئیل حاصل از واحد آیزوماکس پالایشگاه هدف انجام گرفت.
نتایج اصلی:نتایج نشان میدهد که حجم مزوپورها، مساحت سطح ویژه و نسبت SiO2 / Al2O3 در زئولیت سلسله مراتبی به ترتیب به cm3 g-1 073/0، m2 g-136/783 و 2/5 (مقادیر اولیه به ترتیب cm3 g-1 032/0، m2 g-1 18/567 و 5/4) افزایشیافته است. همچنین نتایج حاصل از آنالیز زئولیت، حفظ ساختار و میزان بلورینگی طی فرآیند اصلاح زئولیت را اثبات میکند. اثر اصلاح زئولیت به ویژه تغییرات اسیدیته، مساحت سطح ویژه و حجم مزوحفرات بر فعالیت کاتالیستهای NiMo/Zeolite+Al2O3 مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش اسیدیته و بهبود ویژگیهای فیزیکی- شیمیایی زئولیت اصلاح شده، موجب افزایش عملکرد کاتالیست در فرآیند گوگردزدایی هیدروژنی گازوئیل(Conversion =90%) شده است.. بهبود فعالیت کاتالیستها را میتوان به اثر مثبت زئولیتها بر توزیع سایتهای فلزی، مساحت سطح ویژه، اسیدیته و اندازهی مطلوب حفرات کاتالیست نسبت داد.
سنتز و بررسی پلی آنیلین دهنده-گیرنده با انرژی کافِ نوار پایین
صفحه 39-55
محی الدین قلیزاده قلعه عزیز؛ رضا نجار؛ میرقاسم حسینی
چکیده در این کار پژوهشی پلیمر با ساختار گروههای دهنده-گیرنده حاصل از پلی آنیلین متصل به نانوذرات روی اکسید (ZnO) در یک انتها و گروه نفتالن در انتهای دیگر زنجیر سنتز، و ساختار و ترکیب شیمیایی، ریختار محصول و نیز خصوصیات نوری و الکتروشیمیایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار شیمیایی ترکیبات سنتز شده به کمک روشهای طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (Fourier Transform Infrared Spectroscopy, FT-IR)، رزونانس مغناطیسی هستهای (Nuclear Magntic Resonounce, 1H NMR)، و ترکیب درصد اجزاء آلی و معدنی آن توسط روشهای تجزیه وزن سنجی گرمایی (Thermal Gravimetric Analysis, TGA) و طیف سنجی جذب اتمی (AAS)، بصورت 10 درصد بخش معدنی و ۹۰ درصد بخش آلی تعیین شده است. ثبت تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی (Scanning Electron Microscopy, SEM) نشان داده که نمونه دارای ذرات با ریختار کروی و اندازه حدود 70 نانومتر میباشد. طیف سنجی فرا بنفش-مرئی بازتابش نفوذی و بررسی رفتار الکتروشیمیایی نمونهها با استفاده از روش ولتامتری چرخهای (CV) نشان داده که با اتصال گروههای نفتالن و نانوذرات ZnO به دو انتهای زنجیرهای پلیآنیلین کافِ نوار انرژی نوری و الکتریکی نمونهها بترتیب به 19/1 و 95/0 الکترون ولت کاهش پیدا کرده است که به اثر این گروهها در افزایش طول سامانه مزدوج، کاهش سطح انرژی پایینترین اربیتال مولکولی اشغال نشده (LUMO) و افزایش سطح انرژی بالاترین اربیتال مولکولی اشغال شده (HOMO) نسبت داده میشود. بررسی نمودارهای CV نشان داده که اثر این گروهها در کاهش سطح انرژی اربیتال LUMO کمی بیشتر از اثر آنها در افزایش سطح انرژی اربیتال HOMO میباشد.
نانوذرات میله ای زیست فعال به عنوان یک پرکننده جدید برای بهبود خواص پلی استر ابرمولکولی: سنتز و کاربرد
صفحه 57-69
مهدی سادات شجاعی؛ سعید قدیری قلعه ناظری
چکیده موضوع تحقیق: استفاده از نانوذرات هیدروکسی آپاتیت (HAp) در پلیمرهای سنتی به عنوان فاز تقویت کننده گزارش شده است. در حالیکه تعداد گزارشات در رابطه با تاثیر مورفولوژی HAp بر روی خواص مکانیکی ماتریس پلیمری محدود است، تاکنون تحقیقی در رابطه با این اثر بر روی پلیمرهای ابرمولکولی ارائه نشده است. این مطالعه این فرضیه را بررسی می کند که واردسازی نانوذرات HAp رشد یافته از یک جهت (نانوذرات میله ای، rHAp) به درون پلی کاپرولاکتون ابرمولکولی (SPCL) منجر به سنتز یک ساختمان جدید زیست فعال میشود.
روش تحقیق: برای این منظور، ابتدا نانوذرات rHAp با روش میکروامولسیون سنتز شدند و سپس با گروه های 2-یوریدو-4-]1-هیدروژن[پیریمیدینون (UPy) عامل دار شدند. همچنین عامل دار کردن PCL و تبدیل آن به ساختارهای ابرمولکولی با واکنش دادن گروه های انتهایی هیدروکسیل با گروه های UPy انجام گرفت. در نهایت با روش ریخته گری محلول نانوکامپوزیت های SPCL/rHAp سنتز شدند و ساختار و خواص آنها با طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه بازتاب کلی تضعیف شده (ATR-FTIR)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، دستگاه آزمون عمومی و مایع شبیه سازی شده بدن (SBF) مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج اصلی: بر اساس نتایج به دست آمده میکروامولسیون یک روش کارآمد برای سنتز نانوذرات میله ای با خلوص فازی زیاد است. از طرف دیگر بر اساس نتایج عامل دار کردن این نانوذرات با UPy امکانپذیر است. تست کشش نشان داد که با واردسازی این نانوذرات اصلاح شده به SPCL یک افزایش معنی دار هم در مدول الاستیک و هم در استحکام کششی مشاهده میشود. در واقع در حالی که PCL اولیه یک جامد مومی شکل بود، اصلاح با UPy و سپس واردسازی نانوذرات اصلاح شده، آن را به یک ماده الاستیک تبدیل میکند. در نهایت، نتایج به دست آمده فعالیت زیاد زیستی نانوکامپوزیت های ابرمولکولی را در مقایسه با نمونه فاقد پرکننده نشان داد. بنابراین نانوکامپوزیت های ابرمولکولی SPCL/rHAp با خواص زیست فعالی و ماهیت پویا میتوانـند به عنوان جایگزینی مناسب برای ضایعه های بافت استخوانی مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی اثر پارامترهای سنتز کربن فعالِ مبتنی بر لیگنین بر روی ویژگیهای ساختاری آن
صفحه 71-81
سارا قانع؛ رامین کریم زاده؛ الهام موسوی
چکیده موضوع تحقیق: کربن فعال یک جاذب متخلخل با سطح ویژه، حجم حفرات و توزیع اندازه حفرات قابلقبول برای بسیاری از کاربردها ازجمله جذب سطحی هست. این ماده از منابع متعدد طبیعیِ حاوی کربن به دست میآید. به دلیل افزایش تقاضا برای کربن فعال، پیش مادههای ارزانقیمت بسیار مورد توجه هستند. در این میان مایع سیاه که پسماند صنعتیِ حاصل از فرآیند لیگنین کرافت در کارخانجات کاغذسازی و حاوی مقادیر بالایی از کربن است، میتواند بهعنوان پیش ماده مناسب و ارزانقیمت برای تولید کربن فعال استفاده شده و ارزش افزوده بالایی ایجاد کند.
روش تحقیق: در این تحقیق، در ابتدا لیگنین از پسماند صنعتی مایع سیاه که تهیهشده از کارخانه صنایع چوب و کاغذ ایران است، تحت شرایط مشخص و با بررسی تاثیر pH استخراج شد و سپس کربن پودری با استفاده از روش فعالسازی شیمیایی توسط عامل فعالسازی شیمیایی فسفریک اسید از لیگنینِ استخراج شده سنتز شد. بهمنظور بررسی اثر پارامتر دمای فعالسازی بر روی ساختار کربن فعال، شامل مساحت سطح ویژه، حجم حفرات و توزیع اندازه حفرات، سه دمای فعالسازی 400 و 500 و 600 درجه سانتیگراد در نسبت عامل فعالسازی 2 موردبررسی قرار گرفت. جاذبهای سنتز شده بهمنظور بررسی خواص فیزیکی و مورفولوژی سطح تحت آنالیزهای FTIR، BET و SEM قرار گرفتند.
نتایج اصلی: نتایج حاکی از آن بود که بالاترین میزان لیگنین با ساختاری مشابه به لیگنینِ تخریبشده، در 2pH= بازیابی شد. بررسی اثر پارامتر درجه حرارت فعالسازی نشان داد که دمای 500 درجه سانتیگراد میتواند دمای مناسبی برای سنتز کربن فعال با مساحت سطح ویژه بالا باشد و افزایش دمای بالاتر از 500 درجه سانتیگراد مؤثر نیست. از میان جاذبهای سنتز شده، نمونه کربن فعالِ سنتز شده در دمای فعالسازی 500 درجه سانتیگراد، دارای بالاترین مساحت سطح ویژه و حجم حفرات کل به ترتیب m2/g 31/1573 و cm3/g 89/0 بود که پتانسیل بالای این پیش ماده را به عنوان جاذب کربن فعال نشان میدهد.
اصلاح اپوکسی توسط پلی یورتان و تاثیرات آن بر خواص سایشی و چسبندگی
صفحه 83-94
حامد بهرام نیا؛ حمیدرضا محمدیان سمنانی؛ علی حبیب الله زاده؛ حسن عبدوس
چکیده چکیده
هدف تحقیق: در این پژوهش، اصلاح اپوکسی توسط پلی یورتان بصورت موفقیت آمیز انجام شد و تاثیر آن بر خواص سایشی و چسبندگی مورد واکاوی قرار گرفت. مهمترین نگرانی در ترکیب این دو پلیمر، تشکیل ژل بهنگام مواجهه رزین اپوکسی و ایزوسیانات موجود در پلی یورتان بود.
روش تحقیق: یک راه حل برای غلبه بر این مشکل، کنترل فعالیت شیمیایی ایزوسیانات است. بنابراین به منظور کاهش فعالیت شیمیایی ایزوسیانات و جلوگیری از تشکیل ژل در اثر ترکیب اپوکسی و پلی یورتان، ابتدا پیش پلیمر پلی یورتان حاوی 58/3 درصد وزنی ایزوسیانات، با ترکیب پلی تترا متیلن گلایکول 2000 (PTMG 2000) و تولوئن دی ایزوسیانات (2,4-TDI)، تهیه و با اضافه کردن ۲۰ درصد وزنی از آن به رزین اپوکسی، فرآیند پخت با استفاده از دی متیل تیوتولوئن دی آمین (DMTDA)، بعنوان عامل پخت مشترک و همچنین عملیات حرارتی خاص، کامل شد.
اهم نتایج: نتایج طیف بینی تبدیل فوریه زیر قرمز نشان داد، فرآیند اصلاح با حذف پیک های مربوط به اپوکساید و ایزوسیانات در طیف مخصوص به نمونه تهیه شده، و همچنین ایجاد یک پیک پهن مربوط به گروه های هیدروکسیل ثانویه (C-O) در اثر باز شدن حلقه های اپوکساید، موفقیت آمیز بوده است. آزمون چسبندگی نیز، افزایش چسبندگی به زیرآیند فولاد کربنی، در نتیجه تولید هیدروکسیل ثانویه حین این آمیخته سازی را تائید کرد. اگرچه سختی پرسوز در اپوکسی اصلاح شده به میزان 5% کاهش یافت اما با کاهش 17 برابری مدول الاستیک (طبق نتیجه آزمون کشش)، مقاومت سایشی بر اساس آزمون سایش، 6 برابر بهبود یافت. سرانجام با در نظر گرفتن تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی- نشر میدان مغناطیسی، بهم پیوستن حفرات، بعنوان سازوکار سایش معرفی شد.
نانوجاذب مغناطیسی Fe3O4@SiO2 عامل دار شده با EDTA به منظور حذف کادمیوم دو ظرفیتی از محلول های آبی
صفحه 95-106
افسانه سادات لاریمی؛ محسن اسماعیل پور؛ مجید قهرمان افشار؛ مرتضی فقیهی؛ علی اکبر اضغری نژاد
چکیده موضوع تحقیق: در این پژوهش، نانوکامپوزیتهای مغناطیسی Fe3O4@SiO2 عاملدار شده با اتیلن دیآمین تترااستیک اسید با ساختار هسته-پوسته به منظور حذف یونهای کادمیوم دوظرفیتی از محلولهای آبی سنتز شده و مورد بررسی قرار گرفتند.
روش تحقیق: در مرحله اول، نانوذرات کروی هسته-پوسته Fe3O4@SiO2 با به کارگیری نانوذرات Fe3O4 به عنوان هسته، تترااتیل اورتوسیلیکات (TEOS) به عنوان منبع سیلیکا و پلی وینیل الکل (PVA) به عنوان فعالکننده سطحی سنتز شدند. سپس در مرحله بعدی، خصوصیات گروههای عاملی سطحی، ساختار کریستالی، خواص مغناطیسی، اندازه و مورفولوژی سطحی این نانوذرات با به کارگیری طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه FT-IR))، پراش اشعه ایکس XRD))، میکرسکوپ الکترونی عبوری TEM))، میکرسکوپ الکترونی روبشی FE-SEM))، توزیع اندازه ذرات (DLS(، مغناطیسسنج نمونه مرتعش (VSM) و اندازهگیری سطح ویژه و تخلخل (BET) مورد بررسی، شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به خاطر خصوصیات مغناطیسی جاذب، این نانوذرات قابلیت جداسازی ساده از مخلوط واکنش با به کارگیری یک مگنت مغناطیسی و استفاده مجدد در پنج چرخه متوالی بدون کاهش جدی در فعالیت را دارا میباشد.
نتایج اصلی: به منظور بررسی طبیعت جاذب، آزمایشهای گوناگون همچون مقدار جاذب و زمان تماس بررسی و بهینه شدند. تأثیر مقادیر مختلف و زمان تماس جاذب به منظور حذف یونهای کادمیوم دوظرفیتی از محلولهای آبی، مقدار جذب ماکزیمم 94% را در دمای محیط نشان میدهد. تمامی نتایج مطالعات نشان میدهند که نانو کامپوزیت سنتزی Fe3O4@SiO2-EDTA یک جاذب مؤثر، قابل بازیافت با عملکرد عالی برای حذف کادمیوم دوظرفیتی میباشد. همچنین قابلیت بازیافت Fe3O4@SiO2-EDTA به منظور حذف کاتیون دوظرفیتی برای چرخه های متوالی جذب-واجذب مورد بررسی قرار گرفت.